وقتی تلاش میکنیم شعری را به خاطر بیاوریم، کلمات به ذهنمان راه نمییابند. ما اغلب با شروعی دوباره میتوانیم حرکتها و کلمات مورد نظرمان را بازیابیم اما ...
به گزارش جام جم آنلاین، وقتی سعی میکنیم با تا زدن تکهای کاغذ، کلاه درست کنیم یا برای ساخت سبد گل، رشتههای حصیر را به هم گره بزنیم، آنچه روی میدهد کاملا واضح است. وقتی در این کار موفق نمیشویم میگوییم «یادم نمیآید.» این گفته فوقالعاده دقیق است. مراحل اصلی کار با کاغذ یا حصیر از یادمان رفته است.
به همین ترتیب، وقتی تلاش میکنیم شعری را به خاطر بیاوریم، کلمات به ذهنمان راه نمییابند. ما اغلب با شروعی دوباره میتوانیم حرکتها و کلمات مورد نظرمان را بازیابیم، ما مراحلی را که به بخش فراموش شده مربوط میشوند، بارها و بارها بررسی میکنیم تا این که دوباره در ذهنمان ظاهر شود. به این ترتیب، شرایطی را که تحت آن شرایط کلاه کاغذی میساختیم یا شعری را آموختیم دوباره فراهم میکنیم و بقیه مطالب مربوطه نیز به یادمان میآید.
فراموش کردن یک اسم خاص
اسامی خاص به راحتی فراموش میشوند و آشکار است که برخی از آنها را از یاد بردهاید. برای این که بتوانید یک اسم خاص را به خاطر بیاورید، هر چه را که تصور میکنید به آن شخص یا شیء مورد نظر مربوط میشود، بررسی کنید. سپس حروف الفبا را به آرامی مرور کنید و بکوشید آن اسم را تلفظ کنید. گاهی از سرعت خود در انجام این کار و رسیدن به نتیجه شگفتزده میشوید. در مواقع دیگر، از این که به اسم مورد نظر خیلی نزدیک شدهاید، اما آن را به یاد نمیآورید عصبی میشوید. هرچند شاید روز بعد بدون این که به موضوع فکر کنید، همان اسم را به یاد آورید و از این یادآوری غیرمنتظره تعجب کنید.
اگر از پیش بدانید که باید افراد را به اسم خطاب کنید، میتوانید به شیوههای گوناگون امکان موفقیت خود را در این کار افزایش دهید. برای مثال، قبل از بردن دوست خود به یک باشگاه، اسامی اعضای آن باشگاه را بخوانید و مرور کنید یا به محض رسیدن به جلسه و قبل از شروع معارفه، اسامی اشخاصی را که میبینید در ذهن خود تکرار کنید.
شما بسادگی میتوانید فراموشکاری خود را با متانت و لطف بپذیرید. همیشه میتوانید به پیری خود متوسل شوید. میتوانید به دوستی که نامش را از یاد بردهاید بگویید که همیشه نام کسانی را فراموش میکنید که بیشتر میخواهید به یادشان باشید و با این گفته دوست خود را خشنود سازید. (اگر نگران از یاد بردن نام کسانی باشید که برایتان اهمیت دارند، این مورد بیشتر مصداق پیدا میکند.) یا موردی را تعریف کنید که کارمندی نام شما را پرسیده و شما آن را فراموش کردهاید.
روش مفید دیگر آن است که ضمن دراز کردن دستتان به سوی کسی که مدتهاست وی را ندیدهاید، خود را معرفی نمایید. این کاری مودبانه است و احتمالا فرد دیگر هم به همین صورت عمل میکند.
فراموش کردن آنچه میخواستید بگویید
البته دامنه فراموشی شما به یک کلمه یا اسم محدود نمیشود. گاهی ممکن است نقلقولها مفید باشند؛ اما در صورتی که شکل درست آنها به ذهن خطور کند.
اگر هنگامی که همراه دیگران سرود ملی میخوانید و بخشی از سرود را فراموش کردید، میتوانید لبهایتان را به گونهای حرکت دهید که به نظر بیاید با دیگران همراهید. اما اگر در افتتاحیه مراسمی از شما بخواهند که به تنهایی آن را بخوانید، این شیوه موثر نخواهد بود. افرادی که عرق ملی دارند، سرود کشور خود را از روی نوشته نمیخوانند. هیچ چیز بجز تمرین کافی موثر نیست.
فراموش کردن آنچه میخواستید بگویید موردی خاص است. در یک گفتگوی مودبانه شما منتظر میمانید تا صحبت طرف مقابل تمام شود. سپس متوجه میشوید چیزی را که میخواستید بگویید از یاد بردهاید. اگر دیگران متوجه شوند که شما میخواستید چیزی بگویید، پریشانی و آشفتگیتان بیشتر میشود. یک راهحل این است که حرفتان را در ذهن خود تکرار کنید. راهحل دیگر این است که از امتیاز سالخورده بودن استفاده و کلام گوینده را قطع کنید؛ راهحل دیگر، یادداشت کردن چیزی است که در نظر دارید بگویید. (دیگران تصور میکنند حرفهای گوینده را مینویسید(
اگر هنگام صحبت کردن از موضوع اصلی منحرف شوید نیز همین مشکل بروز میکند. شما مطلبی فرعی را تمام میکنید و نمیتوانید علت مطرح کردن آن موضوع یا صحبتهای قبلی خود را به خاطر آورید. راهحل ساده آن است که به مسائل حاشیهای نپردازید؛ یعنی خودتان کلام خود را قطع نکنید. همیشه جملههای طولانی چنین مشکلاتی را ایجاد میکنند.
وقتی به زبانی صحبت میکنید که تسلط چندانی به آن ندارید، احتمال بروز چنین مشکلی زیاد است. البته این مورد مختص سن خاصی نیست. از این رو بیان کردن یک جمله مرکب همیشه اشتباه است. بهترین کار استفاده از جملههای ساده است. در دوران پیری حتی اگر به زبان مادری خود صحبت کنید، احتمال بروز چنین مشکلی وجود دارد.
فراموش کردن کاری که میخواستید انجام دهید
10 دقیقه قبل از ترک خانه گزارش وضع هوا را میشنوید: احتمال دارد که پیش از بازگشت شما باران ببارد. به ذهنتان میرسد که با خود چتر بردارید. (مفهوم این جمله کاملا مشخص است: برداشتن چتر به ذهنتان خطور میکند.) اما هنوز آماده انجام این کار نیستید و 10 دقیقه بعد خانه را ترک میکنید؛ بدون این که چتری با خود برده باشید. بهترین راهحل چنین مشکلی این است که در صورت امکان به محض خطور فکر به ذهنتان آن کار را انجام دهید؛ چتر را به دستگیره در آویزان کنید یا آن را کنار کیف دستی یا ساکتان قرار دهید یا به شیوهای دیگر فرآیند همراه بردن چتر را آغاز کنید. از همین روش میتوانید برای یادآوری کارهایی استفاده کنید که بلافاصله انجام نمیشوند. نیمهشب به ذهنتان میرسد که زمان ارسال مدارک به سازمان بازنشستگی فرارسیده است. روز بعد فراموش میکنید که مدارک را بفرستید. به محض این که فکری به ذهنتان خطور کرد، آن را عملی کنید؛ از جا بلند شوید و مدارک بازنشستگی خود را روی میز صبحانه بگذارید.
همچنین همین مشکل زمانی بروز میکند که فکر خوبی در سر دارید و سپس آن را فراموش میکنید. اگر این افکار به طور معمول نیمهشبها به سراغتان میآید، یک دفترچه یادداشت یا ضبط صوتی را کنار تختخوابتان قرار دهید. اگر با فرد دیگری هماتاق هستید، از قلمی که چراغ دارد استفاده کنید. با یک دفتر یادداشت جیبی یا ضبط صوت، میتوانید کارهایی را که میخواهید در آینده انجام دهید به خاطر سپارید. این شیوه برای همه افراد، بویژه سالخوردگان، مفید است. چنین روشی زندگی را شادتر و لذتبخشتر میکند. به جای تکیه بر حافظه خود، از یادداشتها استفاده کنید.
فراموش کردن انجام به موقع کارها
ما بندرت خوردن آسپرین را برای سردرد فراموش میکنیم؛ اما خیلی پیش میآید که خوردن قرص مربوط به بیماریهای ناپیدایی مانند فشار خون بالا را از یاد ببریم. تفاوت در چیست؟ ما به 2 دلیل آسپرین مصرف میکنیم: سردرد، خوردن قرص را به ما یادآوری میکند و وقتی این کار را میکنیم، نتیجه سریعی حاصل میشود، سردرد رفع میشود. فشار خون بالا یا داروهای آن، چنین تاثیری ندارند. به طور کلی، اگر ضرورت دارد که چنین داروهایی را به طور مرتب مصرف کنیم، به 2 چیز نیاز داریم: یک یادآوری و یک نتیجه تقویتکننده.
از یک تقویم دیواری بزرگ و تبلیغات استفاده کنید آن را در جایی آویزان کنید که همیشه جلوی چشمتان باشد
فرض کنید باید قرصی را روزی 2 بار صبح و شب مصرف کنید. کاری را که تقربیا همیشه در همان ساعتها انجام میدهید، مثل مسواک زدن دندانهایتان در نظر بگیرید. با یک نوار لاستیکی، جعبه قرصتان را به دسته مسواکتان ببندید. وقتی برای استفاده از مسواک جاقرصی را بر میدارید، یادتان میآید که باید قرصتان را بخورید. به احتمال زیاد، بسیاری از کارهایتان را هر روز و به طور منظم انجام میدهید کارهایی مثل غذا خوردن، شانهزدن موها، لباس پوشیدن و لباس کندن. شما میتوانید از این فعالیتهای عادی مثل یک ساعت شماطهدار استفاده کنید تا زمان انجام کارهای دیگر را به شما یادآوری کنند.
در خصوص نتیجه تقویتکننده، سعی کنید موفقیت خود را در انجام بموقع کارها ثبت کنید. یک تقویم و یک قلم مشکی نوکپهن تهیه کنید. برای مثال، فرض کنید که باید 4 بار در روز قطرهای را در چشمهایتان بچکانید. هر بار که قطره را میریزید، یکچهارم فضایی را که برای هر روز در تقویم در نظر گرفته شده است، سیاه کنید. در پایان روز، اگر ریختن قطره را فراموش نکرده باشید، همه آن فضا سیاه خواهد بود. با گذشت چند روز، میتوانید به تقویم سیاه شده بنگرید و به خود تبریک بگویید. به احتمال بسیار زیاد، شما به سیاه کردن تقویم ادامه خواهید داد.
فراموش کردن محل قرار دادن چیزهای گوناگون
«عینک من کجاست؟»، «کلیدهای اضافی ماشین کجاست؟» این وسایل را هزار جا ممکن است گذاشته باشید و اگر نتوانید بخوبی سابق ببینید، یافتن آنها به مراتب دشوارتر است. شما برای یافتن عینکتان به عینک نیاز دارید و حتی وقتی آن را به چشمتان زدهاید نیز در یافتن کلیدها با مشکل مواجه میشوید. انگشتهایتان که در فضای تاریک به جستجو میپردازند نیز بسرعت سابق اشیا را از هم تشخیص نمیدهند. از نابینایان بیاموزید. تنها راهحل این است که «جای هر چیزی مشخص باشد و هر چیزی سر جای خود قرار گیرد.»
یافتن چیزهایی که بدقت پنهان کردهاید، خیلی دشوارتر است. میگویند هیچ کس جایی را که گنجی در آن دفن کرده است فراموش نمیکند، اما بسیاری از سالخوردگان آرزو میکنند ای کاش چنین چیزی صحت داشت. شما یک ماه دور از خانه خواهید بود و چیزهای باارزشی در خانه دارید که دوست ندارید به سرقت روند. به جای این که آنها را در بانک بگذارید، آنها را به زیرزمین یا به اتاق زیرشیروانی میبرید و با مهارت در میان جعبهها، چمدانها، لباسها، کتابها و اثاثیه کهنه پنهان میکنید. مطمئن هستید هیچ دزدی وقت خود را صرف گشتن تمام آن خرت و پرتها نخواهد کرد. سپس، وقتی بازمیگردید، خودتان باید همان مقدار وقت را صرف گشتن کنید. چون به یاد نمیآورید که آخرین بار آنها را کجا گذاشتهاید. (در ضمن، سارقان باتجربه محلی را که افراد بیتجربه تصور میکنند توجه کسی به آن جلب نمیشود و اشیای گرانبهای خود را در آن مخفی میکنند، بخوبی میشناسند.) به احتمال زیاد کسی که گفته بود هیچ کس محلی را که در آن گنجی را دفن کرده فراموش نمیکند، گوشه چشمی به دزدان دریایی داشته است. اما آنها نیز از خطر فراموشکاری آگاهند و نقشه تهیه میکنند. اگر آنها چنین کاری نمیکردند، این همه داستان درباره گنجهای مدفون وجود نداشت. شما نیز میتوانید به تهیه نقشهای که موقعیت گنج شما را نشان دهد و گذاشتن آن نقشه در جایی که به سهولت بتوانید آن را بیابید، این مشکل را حل کنید.
مشکل وقتی بدتر میشود که فراموش میکنید گنجی را مخفی کردهاید. شما قدری بیش از میزان مورد نیازتان پول نقد دارید و نمیخواهید آن را در خانه رها کنید. پس چند عدد اسکناس را لای کتابی در قفسه کتابها میگذارید. سالها بعد، کسی که در یک فروشگاه کتابهای دست دوم میپلکد آنها را مییابد. به دنبال نام شما روی صفحه نخست کتاب میگردد و خدابیامرزی نثارتان میکند. هرگز فراموش نکنید که فراموش کردن بسیار آسان است.
فراموش کردن قرارهای ملاقات
باید در زمان خاصی از روز، هفته یا ماه، از بسیاری چیزهای مورد علاقهتان ناهار خوردن با یک دوست یا دیدن یک برنامه تلویزیونی ویژه لذت ببریم، اما تنها در صورتی میتوانیم لذت ببریم که آنها را به یاد داشته باشیم و مشکل همین جاست. یک تقویم یا دفتر مخصوص قرار ملاقاتها این مشکل را حل میکند، البته به شرطی که 2 نکته دیگر را به یاد آوریم: 1- قرارهای خود را ثبت کنیم و 2- به دفتر نگاه کنیم. استفاده مستمر از تقویم میتواند سهم بزرگی در لذت بردن از زندگی داشته باشد. اما برای بسیاری از سالمندان استفاده از آن دشوار است.
برای سهولت کار، نخست از یک تقویم دیواری بزرگ و تبلیغات استفاده کنید. آن را در جایی آویزان کنید که همیشه جلوی چشمتان باشد؛ برای مثال، روی دیوار دستشویی. اگر مدام آن را ببینید. احتمال این که به قرارهای درج شده در آن توجه کنید، بیشتر میشود و به دیگر قرارهایی فکر خواهید کرد که باید به این فهرست اضافه شوند. به این ترتیب مدام متوجه چیزهایی میشوید که باید ثبت کنید، نه فقط تعهدات آشکار خود، بلکه فرصتهایی که باید در زمان مقرر مورد ملاحظه قرار گیرند. حتی یک نظر اجمالی به ساعتها و روزهای برنامهریزی دقیقتری برای زندگیتان سوق دهد. وقتی استفاده از دفتر جیبی و یادداشت کردن قرارهای ملاقات برایتان جا بیفتد، گامی بزرگ برای نیل به یک زندگی لذتبخشتر برداشتهاید.
سلامی مجدد!
همشو نخوندم ولی چند تای اولیو که خوندم روشهای جالبیو پیشنهاد داده بود البته اگه این روشها به دروغ و تقلبو تملق منتهی نشه عالیه!!
بازم ممنون از این پستتون!!