خانه
عناوین مطالب
تماس با من
کشکول
کشکول
درباره من
متاهل
ادامه...
جدیدترین یادداشتها
همه
انشا یک بچه دبستانی در مورد ازدواج
عکس طنز
چگونه پدر مهمان های نوروزی را درآوریم ؟
دل عزرائیل به حال چه کسانی سوخته؟؟
ما 4 زن داریم!!!!!!!!!!!!
چه کنیم تا فراموش نکنیم
داستان واقعی یک کودک در هندوستان :
گفتگو باخدا
متن دو زبانه
هویج
گفت و گو با دکتر غلامحسین دینانی
غلامحسین ابراهیمی دینانی
داستان بنده ی تنبل و خداوند مهربان و رحیم
آماری تاسفبار از ساخت فیلمهای مستهجن در دنیا!
پایان ۱۱ سال شب زنده داری فرزند برای مادر بیمار+عکس
تصویر دختر 19 ساله ای که حیوان خانگی نامزدش شده است !
خواننده و مدل روسی، پیش و پس از قبول اسلام ــ
تتمه
مفسر الهی
توحید
نیایش
شرایط زندگی
برخی حالات عرفانی
مهارت در علوم
ملاقات با استاد
تولد
شیخ مرتضی زاهد -
شناخت شب و روز
نکات مهم
آب خوردن
پرتقال
خمیردندان کاملا طبیعی
ترک لب
گیاهشناسی
طب اسلام
کوکاکولا
ظروف :
آرزوهای کودکانه
بایگانی
مرداد 1390
1
تیر 1390
1
فروردین 1390
1
بهمن 1389
2
دی 1389
33
آمار : 27101 بازدید
Powered by Blogsky
متن دو زبانه
motherمادر
WHEN I CAME DRENCHED IN THE RAIN
…………………
وقتی خیس از باران به خانه
رسیدم
BROTHER SAID : “ WHY DON’T YOU TAKE AN UMBRELLA WITH YOU?”
برادرم گفت: چرا چتری با خود نبردی؟
SISTER SAID:”WHY DIDN’T YOU WAIT UNTILL IT STOPPED
”
خواهرم گفت: چرا تا بند آمدن باران صبر
نکردی؟
DAD ANGRILIY SAID: “ONLY AFTER GETTING COLD YOU WILL REALISE”
.
پدرم با عصبانیت گفت: تنها وقتی سرما خوردی متوجه خواهی شد
BUT MY MOM AS SHE WAS DRYING MY HAIR SAID
”
اما مادرم در حالی که موهای مرا خشک می
کرد گفت
“
STUPID RAIN
”
باران احمق
THAT’S MOM!!!
این است معنی
مادر
م. ف.
پنجشنبه 16 دیماه سال 1389 ساعت 01:26 ب.ظ
0
لایک
نظرات
0
+ ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت
Gravatar.com
ثبت نام کنید. (
راهنما
)
نام
ایمیل
آدرس وبسایت
مشخصات مرا به خاطر بسپار
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد
ارسال نظر